خلاصه کتاب سلاخ خانه شماره پنج
بخشی از متن کتاب سلاخ خانه شماره پنج:
«همه اینها اتفاق افتادهاند، کم و بیش. جنگ قسمتهای مربوط به جنگ، البته، تقریباً کلمه به کلمه درست است. یک سرباز آمریکایی که واقعاً اعدام شد به خاطر دزدیدن یک چایدانی در ویرانههای درسدن، من او را میشناختم. یک نفر دیگر که واقعاً تهدید کرد بعد از جنگ قاتلانش را پیدا میکند، او هم الان مرده است. همینطور. من اسم واقعی دوست انگلیسیام را تغییر دادم. همه افراد دیگر هم مردهاند، به جز دوقلوها. داستان شروع اینطوری است: روزی از روزها بیلی پیلگریم از زمان کنده شد.
بیلی از خواب بیدار شد، در خانهاش در ایلیوم، نیویورک، و به حمام رفت و شیر آب را باز کرد. حالا دوباره در اردوگاه جنگی آلمانیها بود، در ۱۹۴۴. دوباره پلک زد و سال ۱۹۶۷ بود. او در حال سخنرانی درباره مرگ بود در مقابل جمعیت زیادی در شیکاگو. دوباره پلک زد و سال ۱۹۵۶ بود، در روز عروسی دخترش. یک پلک دیگر و دوباره دوازده ساله بود، در کنار استخر با پدرش. پدرش میخواست او را داخل قسمت عمیق استخر بیندازد تا شنا یاد بگیرد. بیلی وحشتزده بود، چون میدانست پدرش واقعاً این کار را خواهد کرد و او غرق خواهد شد.»
تعداد مشاهده: 12 مشاهده
فرمت فایل دانلودی:.zip
فرمت فایل اصلی: PDF
تعداد صفحات: 25
حجم فایل:0 کیلوبایت