خلاصه کتاب رومانوف ها
بخشی از کتاب رومانوفها:
«در شامگاه ۲۶ فوریه ۱۹۱۷، نیکلای دوم، آخرین تزار روسیه، در حالی که در قطار سلطنتی خود به سمت پتروگراد در حرکت بود، از شورشهای گسترده در پایتخت با خبر شد. هوای سرد و یخبندان زمستان روسیه، با دود سیاهی که از آتشسوزیهای پراکنده در شهر برمیخاست، آمیخته شده بود. تزار که همچنان با اعتماد به نفس کاذب خود، این ناآرامیها را موقتی میپنداشت، در دفترچه خاطراتش نوشت: «در پتروگراد اعتصاباتی رخ داده که باعث تعطیلی چند کارخانه شده است.» او نمیدانست که این آغاز پایان سلسله سیصد ساله رومانوفهاست.
در همین زمان، همسر تزار، الکساندرا فئودوروونا، در کاخ زمستانی با اضطراب منتظر بازگشت همسرش بود. او که تحت تاثیر شدید راسپوتین، راهب مرموز دربار قرار داشت، با لجاجت تمام از پذیرش واقعیت سر باز میزد. نامههای او به نیکلای مملو از اطمینان خاطر کاذب و توصیههای نابخردانه بود. الکساندرا به شدت باور داشت که قدرت الهی تزار را حفظ خواهد کرد، همانطور که راسپوتین پیش از مرگش پیشبینی کرده بود: «تا زمانی که من زندهام، سلسله شما پابرجا خواهد ماند.» اما اکنون راسپوتین مرده بود و امپراتوری عظیم رومانوفها در آستانه فروپاشی قرار داشت.»
تعداد مشاهده: 19 مشاهده
فرمت فایل دانلودی:.zip
فرمت فایل اصلی: PDF
تعداد صفحات: 26
حجم فایل:0 کیلوبایت